تحلیل ساختار روایت در داستان های بیژن نجدی از منظر بوطیقای مدرنیسم (با تأکید بر آرای چارلز می و سوزان فرگوسن)

Authors

منوچهر تشکری

استادیار دانشگاه شهید چمران، اهواز محمود رضایی دشت ارژنه

دانشیار دانشگاه شیراز قدرت قاسمی پور

دانشیار دانشگاه شهید چمران، اهواز مریم بخشی

دانشجوی دکتری زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه شهید چمران، اهواز

abstract

بیژن نجدی از داستان نویسان پرآوازه معاصر است که حاصل تراوش های قلم او شگفتی و تحسین مخاطبان عام و خاصّ ادبیّات داستانی را برانگیخته است. به کار بستن خلاّقانه تمهیدهای شکل گرایانه ای همچون تلفیق امکانات نثر و نظم در نحوه به کارگیری زبان، پیچیده سازی ساختار روایی به واسطه کاربست روایات ذهنی و نیز بهره جویی از شگردهای گسست در روایت، در هم آمیختن عین و ذهن و گذشته و حال در سطحی گسترده، بهره گیری از پیرنگ های حذفی و استعاری و بسیاری از تکنیک های روایی دیگر که در این نوشتار به تفصیل بدان ها پرداخته ایم، افزون بر آنکه سیاق داستان نگاری وی را به عنوان سبکی مستقل، منحصر به فرد و با قابلیّت پیروی و تداوم در حافظه تاریخ داستان نویسی ادب فارسی به ثبت می رساند، مشابهت ها و مطابقت های گسترده ای را در ساختار روایی ـ تکنیکی داستان های او با آنچه نظریّه پردازان مدرنیستی همچون چارلز می و سوزان فرگوسن در آرای خود به شرح و تبیین آن پرداخته اند، رقم می زند. بر همین اساس، در این جستار بر آن بوده ایم که داستان های او را از منظر نظریّات این دو منتقد صاحب نام بازخوانی کنیم تا ضمن شناسایی و ارزیابی وجوه کمّی و کیفی این تطابق ها، ابداعات و خلاّقیت های سبک آفرین نجدی در این زمینه را نیز با نگاهی تحلیل گرانه بکاویم.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

تحلیل ساختار روایت در داستان‌های بیژن نجدی از منظر بوطیقای مدرنیسم (با تأکید بر آرای چارلز می و سوزان فرگوسن)

بیژن نجدی از داستان‌نویسان پرآوازة معاصر است که حاصل تراوش‌های قلم او شگفتی و تحسین مخاطبان عام و خاصّ ادبیّات داستانی را برانگیخته است. به کار بستن خلاّقانة تمهیدهای شکل‌گرایانه‌ای همچون تلفیق امکانات نثر و نظم در نحوة به‌کارگیری زبان، پیچیده‌سازی ساختار روایی به واسطة کاربست روایات ذهنی و نیز بهره‌جویی از شگردهای گسست در روایت، در هم آمیختن عین و ذهن و گذشته و حال در سطحی گسترده، بهره‌گیری از پی...

full text

بوطیقای روایت در داستان یک سرخپوست در آستارا از بیژن نجدی

در بوطیقای ارسطو، هنر و ادبیّات، محاکات و تقلیدی از واقعیّت تلقّی می‌شد و تمام اجزای اثر ادبی، بازنمودی عینی در عالم واقع داشت و عناصر شکل‌دهندة داستان، ‌همان‌هایی بود که هر روزه با آنها در تعامل هستیم. با تئوری‌‌‌‌پردازی‌های فردینان و سوسور و رومن یاکوبسن و شکل‌گیری رهیافت‌های جدید ـ مانند ساختارگرایی ـ‌ بوطیقایی پدید آمد که ادبیّات را نه تقلید از واقعیّت، بلکه برساختن دنیایی متفاوت با عالم واقع مع...

full text

بوطیقای روایت در داستان یک سرخپوست در آستارا از بیژن نجدی

در بوطیقای ارسطو، هنر و ادبیّات، محاکات و تقلیدی از واقعیّت تلقّی می شد و تمام اجزای اثر ادبی، بازنمودی عینی در عالم واقع داشت و عناصر شکل دهندة داستان، همان هایی بود که هر روزه با آنها در تعامل هستیم. با تئوری پردازی های فردینان و سوسور و رومن یاکوبسن و شکل گیری رهیافت های جدید ـ مانند ساختارگرایی ـ بوطیقایی پدید آمد که ادبیّات را نه تقلید از واقعیّت، بلکه برساختن دنیایی متفاوت با عالم واقع معرّفی م...

full text

هنجارگریزی معنایی در داستان های بیژن نجدی

هنجارگریزی معنایی، یکی از شیوه‌هایی است که شاعران و نویسندگان، با بهره‌گیری به­جا و هنرمندانه از آن، سطح ادبی آثارشان را ارتقا می‌بخشند. بیژن نجدی از جمله نویسندگانی است که در ساخت و پرداخت داستان­های خود، تمایل زیادی به استفاده از این شیوه داشته است. از آن­جا که هنجارگریزی معنایی بیشتر خاص شعر است، بهره‌گیری از آن در آثار منثور، زبان این آثار را شعرگونه می‌نماید. فرضیة پژوهش حاضر آن است که یکی...

full text

نقد فمینیستی داستان های بیژن نجدی

نقد فمینیستی یا زن مدارانه با بیشینه ای سی و پنج ساله، یکی از روش های معتبر نقد ادبی معاصر است که هدف آن اعتراض به نحوه ارائه شخصیت های زن در ادبیات، به ویژه ادبیات داستانی است.شخصیت زن در آثار نویسندگان مرد معمولا متناسب با فرهنگ مرد سالارانه از الگوهای کلیشه ای پیروی می کند که نمایش دهنده برداشت ها و انتظارات نویسنده از جنس زن است و او را به صورت موجودی تابع و در حاشیه نشان می دهد. شخصیت های ...

full text

بیژن نجدی و بدعت در زبان داستان

«بیژن نجدی» نویسنده‌ای بدعت‌گذار است که با انتشار سه مجموعه داستان کوتاه، سبکی انحصاری و متفاوت را به ظهور رسانده است. او در روایتِِ داستان از نثری ویژه و شاعرانه بهره برده که دارای تازگی و وجه نامتعارف است. نجدی میان بیان شعری و عناصر داستانی به گونه‌ای خاص، تلفیق به وجود آورده که ضمن داشتن مشخصه های روایی، واجد ظرفیت‌های شعری نیز هست. این امر، نقشی تعیین‌کننده در تکوین کلیت کار «نجدی» ایفا کرده...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
متن پژوهی ادبی

جلد ۲۰، شماره ۷۰، صفحات ۱۴۳-۱۶۸

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023